كميسارياي عالي! مهاجرين فاقد مدرك هم انسانند
محمد امين ميرزاد محمد امين ميرزاد

متاسفانه وضعيت مهاجرين افغاني در ايران بدتر از آن چيزي است كه تصور مي شود. وزارت كار و وزارت كشور جمهوري اسلامي ايران به كار فرمايان ايراني به شدت اخطار داده است كه از پذيرش كارگران افغاني در كارخانه هايشان جدا خود داري نمايند،وزارت كار با همكاري نيروي انتظامي و دادستاني ايران سنگين ترين جرايم مالي را براي كار فرماياني وضع كرده كه گارگر افغاني ميگيرند. كارفرمايان از ترس اينكه به چنين جرايم سنگيني دچار نشوند و پاي آنان به پاسگاه نيروي انتظامي و داداگاه كشيده نشوند، از گرفتن كارگر افغاني خودداري مي كنند و مجبور شده اند كه كارگران افغاني را كه مشغول به كار بودند از كارخانه هاي شان جواب بدهند.اين كار فرمايان در حالي كه به شدت به كارگران افغاني نياز دارند و از كار افغانهاي مهاجر اظهار رضايت مي كنند و حتي بدون آنها ترس دارند كه ممكن است كار خانه شان در آينده بخوابد، اما ترس از جرايم سنگين آنها را وادار كرده اند كه كارگران افغاني خود را مرخص نمايند. هم اكنون دهها هزار كارگر مهاجر افغاني بيكار سرگردانند و كارخانه به كارخانه مي گردند تا شايد كار گير بياورند، اما به چنين آرزويي نمي رسند.متاسفانه در ايران مرجعي و نهادي هم نيست كه به داد آنها رسيدگي كند، زيرا اولين جرم اين افغانها اين است غير قانوني هستند و مدرك ندارند.

 سه روز پيش آقاي نادر فرهادي سخنگوي كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان اعلام كرد كه مهاجرين افغاني داراي مدرك در ايران دچار مشكل نيستند، اما اين سخنگوي محترم خبر ندارد كه طرح جلوگيري از  كار شامل همه افغانهاي مهاجر در ايران مي گردد چه بي مدرك باشند و چه با مدرك. هم اكنون هزاران كارگر افغاني داراي مدرك نيز در ايران از كار بيكار شده اند و به يك لقمه نان خشك شان هم در مانده اند، اين مشكلي است كه فراروي مهاجران داراي مدرك قرار دارد، مثل معروف است، نان غريب(فقير) را بگير، جانش را گرفته اي.

در حاليكه مدارس دولتي در ايران  از دانش آموزان افغاني هزينه تحصيلي مي گيرند و دهها هزار خانواده افغاني از توان پرداخت چنين مبلغ سنگين براي چند دانش آموز در يك خانواده ناتوان هستند،هم اكنون مشكل بيكاري نيز براي مهاجرين داراي مدرك به آن افزوده شده است كه كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان از آن بي خبرند و يا اينها را براي مهاجرين مشكل حساب نمي كنند.

  در حالي كه افغانستان فعلي به بحران بي امنيتي گسترده دچار است، كميسارياي عالي به جاي اينكه به فكر چاره انديشي براي مشكلات مهاجرين فاقد مدركي باشند كه از راههاي  قاچاق و يا ويزا با زحمات فراوان و ريسك زياد خود شان را به ايران مي رسانند، براي بازگشت داو طلبانه  مهاجران داراي مدرك تاكيد مي كنند!

 سئوال اساسي اين است كه چرا كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان مهاجرين فاقد مدرك را مورد حمايت خود قرار نمي دهند؟ آنها چه تعريفي از مهاجرت و آوارگي دارند كه مهاجرين فاقد مدرك شامل آن نيست؟ اگر مصداق مهاجرت  نبود امنيت جاني، نبود امكانات زندگي و كار در وطن انسانهاي مهاجر باشد، مهاجرين فاقد مدرك افغاني نيز از مصاديق عيني آن به شمار مي رود. ناامني ها و جنگ هاي گسترده  در جنوب ، جنوب غرب و جنوب شرق افغانستان، ثبات و امنيت را در افغانستان به خطر انداخته است، طوري كه هم اكنون راهها در سراسر افغانستان امن نيست از حملات طالبان گرفته تا غارت دزدان آرامش مردم را در مسير راهها به هم زده است.

 گسترش جنگ با طالبان ، افغانستان را به يك بحران ديگري نيز روبروساخته است و آن تلفات گسترده انسانهاي بي گناه در بمب باران ها و عمليات هاي انتحاري است، ديده بان حقوق بشر مستقردر نيويورك طي نامه اي به تيم حقيقت ياب شوراي امنيت نوشته است كه جنوب افغانستان بر اثر جنگها به سوي انحطاط به پيش مي رود ، تلفات انساني افزايش مي يابد ، افراد بي گناه در جنگ كشته مي شوند،خانه ها ويران شده و زمينه زندگي را براي انسان ها تنگ مي كند. اين مسئله نه تنها در جنوب افغانستان بلكه در شمال ، مركز و ديگر مناطق افغانستان، بوجود آمده  و در كابل هر لحظه بيم يك حمله انتحاري كه در آن بيشتر افراد بي گناه كشته مي شوند، وجود دارد، راههاي شمال و مناطق مركزي افغانستان از امنيت برخوردار نيست. در چنين شرايطي چگونه مي توان قبول كرد كه در افغانستان امنيت وجود دارد و خانواده هاي  مهاجر فاقد مدرك در ايران به خاطر عدم امنيت وطن را ترك نكرده اند؟

در كنار بحران امنيت، پديده خشك سالي، بي كاري و فقر عموي را نيز بايد در نظر گرفت، انسان زماني در وطن خود مي تواند زندگي كند كه لقمه ناني براي خوردن داشته باشد، در حاليكه مردم افغانستان 80% شان زير خط فقر زندگي مي كنند و تعد داد زيادي از خانواده ها نان خشك شان را هم ندارند.  اكثر مهاجرين فاقد مدرك در ايران، مهاجريني هستند كه سال ها در ايران زندگي كرده بودند  و به اميد زندگي جديد در وطن به افغانستان رفته بودند اما شرايط زندگي و امنيت براي آنان چنان دشوار بود كه امكان زندگي را در افغانستان ميسر نديدند، زيرا نه كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان و نه دولت افغانستان به وعده هاي داده شده در داخل افغانستان به آنان عمل كردند و نه آنان توانستند براي خود شان شرايط زندگي  را فراهم سازند، زيرا مهاجرت پديده اي است كه مدت ها طول مي كشد تا يك خانواده شرايط و امكانات زندگي را براي خود فراهم كند كه در وضعيتي مثل افغانستان تقريبا جزء محالات است.در چنين شرايطي چه چاره اي جز مهاجرت  دوباره براي افغانهاي مهاجر وجود دارد؟ آنها چاره اي ندارند جز اين كه به ايران يا پاكستان مهاجرت دوباره كنند، متاسفانه شرايط چنان براي مهاجرين فاقد مدرك در ايران دشوار شده است كه آنان نه توان بازگشت دارند و نه راه ماندن، نه امكان زندگي براي شان در افغانستان ممكن است و نه در ايران، درايران زندگي براي شان قاچاق است و در افغانستان با مرگ بايد دست و پنجه نرم كنند. بي كاري، فرار از ترس پوليس ايران،فقر، بي خانماني،تحقير و توهين با سرنوشت زندگي مهاجرين افغاني در ايران عجين شده است. اما متاسفانه كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان حتي زحمت تهيه يك گزارش را ازاين مصيبت ها براي خود شان نمي دهند. كميسارياي عالي در هرات افغانستان خود روزانه شاهد رد مرز شدن  دهها يا صدها  سرپرست خانواده هاي مهاجر افغاني فاقد مدرك از ايران هستند، اما متاسفانه كوچك ترين اقدام انسان دوستانه  را در اين زمينه انجام نمي دهند.

 سئوال اساسي اين است اگر مهاجرين فاقد مدرك افغاني انسانند آيا تاكنون كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان، نگاه انسان دوستانه به اين مهاجران كرده اند؟ در حالي كه آموزش براي اطفال اجباري و حياتي است و جزء اولوليت هاي حقوق بشر به حساب مي رود، اما در ايران دهها هزار كودك فاقد مدرك افغاني از مكتب و مدرسه محرومند آيا كميسارياي عالي نگاه انساندوستان به اين اطفال كرده اند؟ بر فرض اگر آنان استحقاق مهاجرت را ندارند، انسان كه هستند.ويا....

به نظر اين قلم كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان، اگر  پاي بند به اصول انساني و حقوق بشر است و خودرا ملزم مي داند كه به منشور سازمان ملل و حقوق پناهندگان عمل نمايد، بايد به وضعيت مهاجرين افغاني فاقد مدرك در ايران توجه نمايد و مشكلات آنان را با مقامات ايراني به بحث بگذارند و آنها را دو باره به عنوان مهاجر شناخته وبه آنان كارت بدهند و فرزندان آنان را دوباره به مدارس بپذيرند و بر دولت ايران فشار بياورند تا اجازه دهند مهاجران افغاني در كارخانه ها مشغول كار شوند.     

    كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان، بدانند كه اين وطن هنوز ويران است و مهاجرين فاقد مدرك نيز انسانند و از اين كميساريا انتظار دارند تا نگاه انسان دوستانه به آنان بشود.

 

 

 

 


November 13th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي